ایرانیان کسانی بودند که کت آستیندار و شلوار میپوشیدند. مردمان دیگر تمدنها چون آشوریان، بابلیان و یونانیان شلوار نمیپوشیدند، و حتا یونانیان به ایرانیان به دلیل پوشیدن شلوار کنایه میزدند
در دورهٔ ساسانیان کت کوتاه استفاده میشد که بلندای آن تا زیر سینه میرسید و آستینهای بلندی داشت و با دکمهٔ دایرهایشکل در جلوی سینه بسته میشد. ایرانیان تا پیش از اسلام عموماً از نوعی شلوار تنگ و چسبان چرمی استفاده میکردند، که برای سوارکاری مناسب بود. پس از اسلام این نوع شلوارها به شلوارهای امروزی کردی شبیهتر شد . بنا به روایتی کت و شلوار به شکل امروزی در ایران از دورهٔ صفویه رواج یافت و به خصوص پس از انقلاب مشروطه با گسترش سفرها به اروپا، کت و شلوار در میان مردان ایرانی مورد استقبال واقع شد.
واژهٔ شلوار در اصل شروال بودهاست که اعراب آن را سروال گفته و جمع آن را سراویل می گویند. در آذری و کردی نیز شروال گفته میشود. در زبان مجاری آن را شلواری و در لاتین آن را سارابارا می گویندو در پارسی پهلوی، بدان سلوار گفته میشدهاست.
اشپزی ایرانی یکی از کاملترین ترکیبات غذایی در جهان و آسیا را شامل میشود. آشپزی ایرانی بسیاری از غذاهای کشور های حوزه خاورمیانه همچون کشورهای ترکیه، ارمنستان، گرجستان، جمهوری آذربایجان و عراق را تحت تاثیر قرار داده است. خورشها و آشهای ایرانی نشان میدهد که به طور سنتی زنان ایرانی با شناختی دقیق از مواد غذایی و ترکیب آنها با یکدیگر برای غنیتر شدن هر چه بیشتر غذاها، به بازده خوبی دست یافتهاند. ترکیب گروههای غذایی گوناگون غلات، حبوبات، سبزیها و پروتئینهای گیاهی و حیوانی در همه خوراک ها دیده میشود. غذای ایرانی، به علت وجود فرهنگ غنی ایران و اقوام مختلف از تنوع خاصی برخوردار است که کمتر فرهنگ یا کشوری چنین ویژگی هایی دارد. ایرانیان مزه های جدید را با ترکیب کردن مواد غذایی به خوبی یافته اند.
آنچه که نزد پارسها وجه اهمیّت و مقام و احترام به شمار میرفت، شجاعت، تهوّر و دلاوری بود، و پس از آن داشتن فرزندانی بسیار. شاه در هر سالی ضمن تشریفاتی هدایایی به آن کسی عطا میکرد که دارای فرزندانی بیشتر بود، آنان تحت شرایطی تربیتی تا سن بیست سالگی تنها سه چیز به فرزندان خود میآموزند و آن سه چیز عبارت است از: اسبسواری، تیراندازی، راستگویی. پدران تا سن پنجسالگی فرزندان خود را ملاقات نمیکنند و نزد زنان بزرگ میشوند و در این روش فلسفهای دارند و آن این است که هرگاه کودک در چنین سالهایی فوت کند، دل پدران به تأثیر و اندوه نگراید.
در نظر آنان زشتترین کارها دروغگوییبود، و پس از آن وامگرفتن؛ و در این باره استدلال میکنند که آدم وامدار و قرضمند معمولاً مجبور به دروغگویی میشود.
به جای سلام کردن، هنگامی که در مجلسی با هم روبهرو میشدند هم را میبوسیدندد،
هنگامی که می خواستند دربارهی مسئلهی مهمّی تصمیم بگیرند، در حالی مستی در انجمنی مسئله را طرح و دربارهی آن تصمیمی اتّخاذ میکنند، آن گاه فردای آن روز در حال هشیاری دگرباره همان مسئله را مطرح و دربارهاش رأی میگرفتند. هرگاه رأیشان در حال مستی و هشیاری مطابقت داشت، بدان عمل میکردند، وگرنه از آن منصرف میشدند.
پارسها نیز چون امروز که برپاکردن جشن تولّد معمول و مرسوم است، در انجام آن اهتمامی داشته و هر سال روز تولّد خود را جشن میگرفتهاند در این جشنها که اشراف و طبقهی کارگر و کشاورز جملگی به حفظ آن میکوشیدند، فقرا و اغنیا هر کدام مطابق با فراخور حالشان به مدعوین خوراک و غذاهایی میدادهاند. آنچه که بیشتر رواج داشت ذبح شتر، ، اسب و گاو بود و مصرف گوشت آنها بود و در جشنها پس از ذبح، حیوان را یکپارچه کباب میکردهاند.
آب یکی از مقدس ترین عناصر طبیعی در بین ایرانیان باستان بوده است برای آب احترام بسیاری قائل بودند ، در آبهای روانی که در شهر جریان داشت و در هرگونه مجاری و در آب ادرار نمیکردند، و حتی دست و صورت خود را در مجاری آب نمیشستند و در آنها آب دهان نمیافکنند و به کسی نیز اجازهی چنین کاری را نمیدهند.